من چرا نمینویسم؟ این روزها همه دست به قلم دارند و در هر روند و شیوهای کاردانند. از فستیوال و سیاست و روزنامهنگاری سررشته دارند تا هنرپیشگی و مُد و زبان فرانسه!
هربار که خواستم بنویسم چشمم به سیاه مشقهای دوستان افتاد که چشمشان را بستهاند و نوشتند. به سزاست که اینگونه باشد. وبلاگنویسی یعنی آزادی در بیان! اکنون چه بلایی برسر من آمده که واژهبند شدم؟
به جاش مدتیه به نگار فکر میکنم. به اینکه یه نگار چگونه میتونه جای واژگان رو پر کنه!
نیایشم کنید تا ازین خاموشی واژگان رهایی یابم!